بخش اول ضرب المثلها

بخش دوم ضرب المثلهای لری و لکی

 

(( باغاوون موقع میوه گوش کری ))

یعنی : باغبان هنگام میوه گوشش کر است

(( دزد نگر یا پادشاه اسست ))

یعنی دزد نگرفته پادشاه است

(( مال باوو یژ دیتی و روی آورا یژ کرتی و خواارا ))

یعنی مال پدر خور را دید که روی آب است ,خودش را بخواب زد

(( جآئل نمزانی جاهلی بهی گله گله مچو اریا ))

یعنی : جوان نمی داند چطوری جوانی بکند،کج و کوله راه می رود

(( نه جآل وژن هواستن نه پیر و خر خرین ))

یعنی : نه جوان به زن گرفتن و نه پیر به خر خریدن

(( کلنگ دت اول شوی و شاه مهی بعد  و گدا ))

یعنی :پیذر دختر اول به پادشاه شوهر می کند بعد به گدا

(( خل ای نوم کور با قله چیم ))

یعنی: آدم خل میان کورها چشمهایش به مانند باقله می ماند

(( قوم زینه ور هونه،قوم میره پشت هونه ))

یعنی: اقوام زن جلوی خانه و در صف مقدم مینشیند ولی اقوام شوهر پشت خانه مینشیند

(( نه خر گلیا یه، نه هیزه دریا یه ))

یعنی :نه خر به زمین خورده و نه خیک روغن پاره شده منظور کاری نشده نه سودی دیده ام و نه زیانی

(( یزدیر،گز که نزدیکه ))

یعنی :شهر یزد دور است،گز که نزدیک است

 

ادامه در بخش سوم