
بخش دوم ضرب المثلهای لری و لکی
(( باغاوون موقع میوه گوش کری ))
یعنی : باغبان هنگام میوه گوشش کر است
(( دزد نگر یا پادشاه اسست ))
یعنی دزد نگرفته پادشاه است
(( مال باوو یژ دیتی و روی آورا یژ کرتی و خواارا ))
یعنی مال پدر خور را دید که روی آب است ,خودش را بخواب زد
(( جآئل نمزانی جاهلی بهی گله گله مچو اریا ))
یعنی : جوان نمی داند چطوری جوانی بکند،کج و کوله راه می رود
(( نه جآل وژن هواستن نه پیر و خر خرین ))
یعنی : نه جوان به زن گرفتن و نه پیر به خر خریدن
(( کلنگ دت اول شوی و شاه مهی بعد و گدا ))
یعنی :پیذر دختر اول به پادشاه شوهر می کند بعد به گدا
(( خل ای نوم کور با قله چیم ))
یعنی: آدم خل میان کورها چشمهایش به مانند باقله می ماند
(( قوم زینه ور هونه،قوم میره پشت هونه ))
یعنی: اقوام زن جلوی خانه و در صف مقدم مینشیند ولی اقوام شوهر پشت خانه مینشیند
(( نه خر گلیا یه، نه هیزه دریا یه ))
یعنی :نه خر به زمین خورده و نه خیک روغن پاره شده منظور کاری نشده نه سودی دیده ام و نه زیانی
(( یزدیر،گز که نزدیکه ))
یعنی :شهر یزد دور است،گز که نزدیک است
ادامه در بخش سوم